جدول جو
جدول جو

معنی زبر پوش - جستجوی لغت در جدول جو

زبر پوش
بالا پوش، جبه، قبا
تصویری از زبر پوش
تصویر زبر پوش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زیر پوش
تصویر زیر پوش
آنچه که زیر پیراهن و روی بدن پوشند زیر پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زبرپوش
تصویر زبرپوش
((زِ یا زَ بَ))
لحاف، بالاپوش، جبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زبرپوش
تصویر زبرپوش
بالاپوش، جبه، قبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زبر سون
تصویر زبر سون
فوق (از جهات ششگانه) مقابل زیر سو، بالایین علوی مقابل سفلی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که زره پوشیده، آنکه با زره مجهز است و گلوله های معمولی بدان اثر نکند کشتی زره پوش، تانک
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که جامه سبز در بر کند، اهل ماتم سوگوار، درخت پر برگ، زاهد، فرشته. یا سبز پوشان بهشت حوران بهشتی. یا سبز پوشان فلک. فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبر خوش
تصویر خبر خوش
خبری که موافق کسی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زین پوش
تصویر زین پوش
پوشاکی که بر روی زین اسب بکشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زره پوش
تصویر زره پوش
زره پوشیده، کسی که زره بر تن کرده، زره دار، در امور نظامی وسیلۀ نقلیه ای که از صفحه های محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمی کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طبق پوش
تصویر طبق پوش
تبگ پوش سرپوش تبگ سرپوش طبق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبا پوش
تصویر قبا پوش
کپاه پوش پوشنده قبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زره پوش
تصویر زره پوش
کسی که زره بر تن کرده، تانک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بر دوش
تصویر بر دوش
بر عهده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
جامه زیرین، زیر پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
لباس شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
جامه ای که شب و هنگام خواب بر تن می کنند، دستمال یا روسری که شب هنگام خواب بر سر می بندند، شب کلاه، برای مثال ز مستی باز کرده بند کرته / ز شوخی کج نهاده طرف شب پوش (سنائی۲ - ۴۲۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس می پوشند، زیرپیراهنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیرپوش
تصویر زیرپوش
لباس نازکی که در زیر لباس های دیگر پوشند، زیرپیراهن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب پوش
تصویر شب پوش
لباس خواب، روسری که شب هنگام خوابیدن به سر بندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زرپوش
تصویر زرپوش
زردوزی شده (جامه)، یا زرپوش اطلس جامه زرکش که جنس آن اطلس باشد
فرهنگ لغت هوشیار